سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق کتاب
 
قالب وبلاگ

اگر برگ درخت در پاییز نمی افتاد

جایی برای روییدن برگهای بهاری پیدا نمی شد.

 


[ دوشنبه 86/6/26 ] [ 5:7 صبح ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

 

نخستین کارى که باید در ارتباط با ((ماه مبارک)) انجام گیرد, بدست آوردن نگاه صحیح نسبت به آن مى باشد, نگاهى برگرفته از آنچه که کتاب خدا و پیشوایان راستین الهى به انسان ارایه کرده اند. بدین ترتیب انسان مومن, در آغاز و پیش از انجام هرگونه رفتار و برخورد با این ماه, در تب و تاب به دست آوردن آگاهى از ((چیستى ماه رمضان)) و کسب معرفت لازم درباره مقام, موقعیت و جایگاه آن است.

آن گونه که امام زین العابدین (ع) این آگاهى و معرفت را ملتمسانه از پروردگارش طلب مى کند:

((اللهم صل على محمد وآل محمد والهمنا معرفه فضله واجلال حرمته...))6خدایا بر محمد و آل او درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان و بزرگداشت حرمتش را به ما الهام فرما.

شناخت ماه رمضان تعیین کننده نحوه برخورد با آن پى بردن به ماهیت و موقعیت ماه مبارک رمضان و آگاهى از چیستى آن, ضمن آنکه خود نعمتى بزرگ و موهبتى سترگ است, راه گشاى کیفیت برخورد و چگونگى رفتار با آن نیز مى باشد. در پرتو شناسایى موقعیت و شناخت جایگاه ماه خدا است که انسان مومن هنگام حلول و تشریف فرمایى آن, مى تواند استقبال شایسته از آن به عمل آورد. در حقیقت با این شناسایى و شناخت, راه چگونگى برخورد با این ماه و نوع رفتار با آن هموار مى گردد. در این باره این گزارش ((انس بن مالک)) شنیدنى است: ((لما حضر شهر رمضان قال النبى (ص): سبحان الله, ماذا تستقبلون وماذا یستقبلکم قالها ثلاث مرات.))7 هنگامى که ماه رمضان فرا مى رسید پیامبر (ص) مى فرمود: منزه است خدا, بنگرید که به استقبال چه مى روید و چه به شما روى مىآورد و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

در سایه ى این شناخت و شناسایى است که نقش بى بدیل, تاثیر شگرف و آثار و فواید ارجمند آن, هویدا مى گردد و تلاش و تقلا ى انسان مومن براى شرف یابى به محضر آن, رعایت وظایف و آداب, بهره مندى از برکات و کوشش براى نگهدارى و از دست نرفتن لحظات و ساعت آن را برمى انگیزد. چنانچه در روایت ((ابى مسعود انصارى)) از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم: ((لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنه))8 اگر بنده, از آنچه که در ماه رمضان قرار داده شده آگاهى داشت, با تمام وجود دوست مى داشت که همه ى سال, ماه رمضان باشد.شناخت و درک ماه رمضان موجب شکر پروردگار

برخوردارى از درک درست از ماه مبارک رمضان, زمینه و موجبات به دست آوردن مواهب و برکات الهى و هدایا و عطایاى ربانى در این ماه را فراهم مى نماید.

نعمتى بسیار بزرگ و موهبتى بسیار عظیم است که بى تردید هر کس با بهره مندى از آن نیکبختى خود را رقم زده, قله سعادت و ظفرمندى را فتح کرده و مدال پر افتخار رستگارى را نصیب خود مى کند. نعمتى که از شدت گرانقدرى و ارجمندى نمى توان براى آن قیمت و بهایى تعیین کرد. از این رو سزاوار است, کسى که از این نعمت بزرگ بهره مند گردید خداوند را شکر فراوان و سپاس بسیار گوید; ((لو علمتم ما لکم فى شهر رمضان لزدتم الله تعالى ذکره شکرا))9 اگر آنچه را که در ماه رمضان براى شما قرار داد شده مى دانستید فراوان شکر خدا مى گذاشتید.

گفت پیغمبر که نفحت هاى حق اندر این ایام مىآرد سبق گوش و هش دارید این اوقات رادر ربایید این چنین نفحات را پیامبر فرمود, بوهاى خوش الهى, عنایت و رحمت ها و دم مبارک خداوندى در این ایام بیشتر است و پى درپى مىآید. یعنى در تمام اوقات و در همه ساعات نفحات الهى درمى رسد و بر دیگر نفحات سبقت مى گیرد. اى کسانى که نفحات الهى را طالب هستید این اوقات را که نفحه حق به شما مى رسد با گوش هوش, غنیمت شمرید و این ساعات لطیف و شریف را دریابید.شناسایى و شناساندن ماه رمضان

به مدد و توفیق الهى این نوشتار بر آن است که به منظور ارایه نگاه صحیح درباره ((چیستى ماه رمضان)), به بررسى و بیان ویژگیها, اوصاف و اسامى آن در آیات, روایات و ادعیه بپردازد. هرچند با توجه به فراوانى این اوصاف وویژگى ها همه آن ها در این مقاله نمى گنجد و ناگزیر به بیان چند ویژگى اکتفا مى شود.

   

                    یکى از اوصاف ماه رمضان که در برخى از روایات و ادعیه بدان تصریح شده است, صفت ((مبارک)) است, اینک تعدادى از آنها را با هم مرور مى کنیم:

قال رسول الله (ص): ((قد جائکم شهر رمضان, شهر مبارک, شهر فرض الله علیکم صیامه...))10 رسول خدا (ص) فرمود: ماه رمضان به سوى شما آمد, ماه مبارک, ماهى که خداوند روزه اش را بر شما واجب کرده است...

عن الامام على (ع) قال: ان رسول الله (ص) خطبنا ذات یوم فقال: ((ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه والرحمه والمغفره...))11 از امام على (ع) روایت شده که فرمود: روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم, ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است...))

عن سلمان الفارسى قال: خطبنا رسول الله (ص) فى آخر یوم شعبان فقال: ((قد اظلکم شهر رمضان شهر مبارک, شهر فیه لیله القدر خیر من الف شهر...))12 در گزارشى از سلمان فارسى آمده است: رسول خدا (ص) در آخرین روز ماه شعبان براى ما سخنرانى کرد و چنین فرمود:

ماه رمضان, ماهى مبارک, ماهى که در آن ماه, شب قدر که از هزار شب برتر است, سایه خود را بر شما گسترده است...

عن رسول الله (ص) انه کان یدعو اول لیله من شهر رمضان: ((الحمد الله الذى اکرمنا به ایها الشهر المبارک...))13 از رسول خدا (ص) روایت شده که آن حضرت همیشه در شب اول ماه رمضان این گونه دعا مى خواند: حمد و سپاس خدایى را که ما را به تو اى ماه مبارک کرامت بخشید...

عن الصادق (ع) انه کان یقول فى آخر لیله من شعبان واول لیله من شهر رمضان: ((اللهم ان هذا الشهر المبارک الذى انزلت فیه القرآن وجعلته هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان قد حضر...))14 از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت در آخرین شب ماه شعبان و در نخستین شب ماه رمضان این دعا را مى خواند: بارالها! این ماه مبارک را که در آن قرآن, براى راهنمایى مردم, نشانه هدایت و جداکننده حق و باطل فرو فرستاده شد, فرا رسید...

فراوانى اطلاق عنوان ((مبارک)) بر ماه رمضان در متون دینى موجب شده است که این عنوان جزو مشهورترین اوصاف و عناوین این ماه شناخته گردد.معنى برکت و مبارک

علماى لغت واژه ((برکت)) را به فزونى و رشد15 همراه با ثبات و دوام معنى کرده اند.

در کتاب لسان العرب به نقل از ابن عباس آمده است: ((معنى برکت فراوانى در هرچیز خیر است)).16 راغب اصفهانى نیز آن را به معناى ثبوت و استقرار خیر الهى در چیزى مى داند, چنانچه برکه ((چیزى شبیه حوض)) به جایى که آب در آن مجتمع و مستقر مى گردد, گفته مى شود.17

اما مبارک, به آنچه که در آن خیر فراوان وجود دارد و از او بروز و صدور مى یابد اطلاق مى گردد. زجاج مى گوید: ((مبارک آن چیزى است که از آن خیر فراوان برآید))18 راغب نیز مى نویسد:)) به آنچه که خیر و فایده الهى در آن ثبوت و استقرار داشته باشد مبارک گفته مى شود)).19 کاربرد واژه برکت و مبارک در قرآن

بنابراین, آنچه که در آن خیر فراوان و نفع و فایده بسیار, ثبات و قرار داشته و از آن صادر گردد, مبارک نامیده مى شود. بدین ترتیب عنوان ((با برکت)) و ((مبارک)) در آیات قرآن کریم ودر این موارد بکار رفته است:

1) ذات اقدس الهى که خیر محض و برکت ناب است; ((تباره الله رب العالمین)) (اعراف54/), ((فتباره الله احسن الخالقین)) (مومنون/ 14), ((تباره الذى نزل الفرقان على عبده...!)) (فرقان/ 1).

2) قرآن کریم; ((وهذا کتاب انزلناه مبارک)) (انعام/ 92), ((وهذا کتاب انزلنا مبارک فاتبعوه...))

(انعام/ 155), ((کتاب انزلناه الیه مبارک لیدبروا آیاته...)) (ص / 29)

3) خانه خدا (کعبه); ((ان اول بیت وضع للناس للذى ببکه مبارکا وهدى للعالمین)).20

4) مسجد الاقصى; ((.. الى المسجد الاقصى الذى بارکنا حوله...))21

5) شب قدر; ((انا انزلناه فى لیله مبارکه...))22

6) پیامبران الهى; ((وجعلنى مبارکا اینما کنت...))23, ((وبارکنا علیه وعلى اسحاق...))24

7) باران; ((ونزلنا من السما ما مبارکا...))25

راز مبارکى ماه رمضان

بى تردید مبارکى و نامبارکى و سودمندى و زیان بارى هرچیزى که به انسان منتسب مى شود, با حیات آدمى و ابعاد وجودى او رابطه اى تنگاتنگ و گسست ناپذیر داشته و با مصالح و مفاسد حیات و جنبه هاى مختلف وجود او ارتباط کامل دارد. به همین علت, براى پى بردن به ((مبارکى)) ماه رمضان و برکت زایى آن براى انسان, توجه و تامل در نکات زیر ضرورى است:

1ـ حقیقت حیات و گوهر وجود انسان روشن است که آدمى علاوه بر جنبه هاى مادى و زندگى حیوانى از جنبه هاى معنوى و زندگى انسانى نیز برخوردار است این جنبه معنوى و انسانى در پرتو اعطاى وجودى برتر به او بخشیده شده است.

((.. ثم انشاناه خلقا آخر فتباره الله احسن الخالقین))26 ((فاذا سویته ونفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین))27 این وجود برتر و حقیقت فراتر که اساس هستى و گوهر حیات انسان را تشکیل مى دهد همان روح آدمى و جان انسانى است که دیگر موجودات از آن بهره اى ندارند; غیر این جانى که در گاو و خر استآدمى را عقل و جانى دیگر است در صورت نبود این گوهر ارجمند, آدمى ازحیات انسانى تهى شده و در ردیف دیگر حیوانات قرار خواهد گرفت.

2ـ نیازمندیها و موجبات حیات انسانى همان گونه که براى حیات حیوانى و جنبه مادى انسان نیازمندىها و خواسته هایى متناسب با آن وجود دارد و در صورت تامین نشدن و پاسخ ندادن به آنها حفظ و بقاى آن ناممکن است, براى حیات انسانى و معنوى نیز نیازها و تمایلاتى وجود دارد که حفظ و بقاى آن تنها در پرتو تامین و برآورده کردن آنها امکان پذیر خواهد بود.

پیداست که نیازمندىها و خواسته هاى این دو جنبه ى وجود و دو بعد حیات انسانى متناسب با تفاوت و اختلاف آنها متفاوت و مختلف خواهد بود; تغذیه, رشد, بالندگى و نشاط بعد حیوانى و جنبه مادى انسان, به امور مادى و تامین خواسته هاى حیوانى وابسته است و از امور مورد نیاز بعد انسانى بیگانه و بى خبر مى باشد; او نداند جز که اصطبل و علف از سعادت غافل است و از شرف اما براى تغذیه, فربهى, شادابى و پرورش بعد انسانى و جنبه معنوى و روحى انسان موجبات و نیازمندىهاى دیگرى وجود دارد و این گونه نیست که با به دست آوردن عوامل و زمینه هاى شادابى, فربهى و آسایش تنى, زمینه تنومندى, رشد, نشاط و آرامش جان نیز فراهم گردد.

3ـ هدف و نقش ماه رمضان بنابراین, براى پرورش و رشد و بالندگى جان و تامین خواسته هاى آن باید به سراغ امورى غیر از عوامل تامین کننده نیازهاى تن شتافت. هدف اساسى و نتیجه نهایى و دستاورد اصلى ((روزه)) که برجسته ترین, وظایف مسلمان در ماه مبارک رمضان است, تقوا مى باشد.

((یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون))28 اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شده; آن گونه که بر آنها که پیش از شما بودند نوشته شد, تا پرهیزکار باشید.

تقوا که همان نگهدارى, کنترل و مهار تمایلات حیوانى و خواسته هاى نفسانى است, یک امر واقعى و عینى مى باشد که در سایه ى روزه و روزه دارى در وجود انسان محقق مى گردد. ماه رمضان با همه آنچه که به همراه دارد (و برجسته ترین آن روزه است), در صدد کنترل انسان و مهار تمایلات تنى و ایجاد و تقویت روحیه ى مقاومت در برابر جاذبه هاى نفسانى است تا بتواند بعد حقیقى و گوهر اصلى وجود انسان را سرزنده, بالنده, با نشاط و فربه نماید; تا تو تن را چرب و شیرین مى دهى گوهر جان را نیابى فربهى 4ـ ارتباط ماه رمضان با حیات حقیقى انسان انسان براى تامین حیات معنوى خود و تقویت, پرورش و فربهى روح خویش به این ماه الهى نیازمند است. گرچه این فریضه الهى مانند دیگر فرایض و تکالیف اسلامى تنها با یک بعد وجود انسان سروکار ندارد و فواید و آثار آن به حیات روحى انسان محدود نمى گردد و ضمن تامین نیازهاى روحى و درپى داشتن آثار و نتایج معنوى, بهره ها و برکات مادى و دنیایى را هم براى انسان و جامعه به همراه دارد,29 ولى هدف اصلى ونقش اساسى و تاثیر عمده ماه رمضان به حیات معنوى و روان انسانى مربوط مى شود و آدمى براى بالندگى, رشد و چالاکى به امساک, منع و محدودیتى که ماه رمضان براى بعد حیوانى انسان ایجاد مى کند نیازمند است, این امساک, هرگز به معناى محرومیت و از دست دادن توانایى ها و گرفتار ضعف و ناتوانى شدن نیست. ((روزه)) براى پیشگیرى از محرومیت انسان و ایجاد قدرت کنترل در برابر شهوات نفس و تمایلات تن و برخوردار ساختن جان انسان از گوهرها و کمالات انسانى بسیار لازم و ضرورى است. چه بسیار افرادى که با رها نمودن نفس و تن دادن به شهوات آنى و هوس هاى زودگذر, در حسرت ازدست دادن گوهر انسانیت نشسته و گرفتار اندوهى همیشگى شده اند; ((کم من شهوه ساعه اورثت حزنا طویلا))30 امام على (ع) فرمود: و چه بسا شهوت یک لحظه که مایه اندوه طولانى گردد.

ماه رمضان یکپارچه خیر و برکت

با به خاطر سپردن نکات چهارگانه ى پیش, اکنون مى توان چهره مبارک و سیماى پر خیر و برکت ماه رمضان را مشاهده نمود و به برکت آفرینى آن براى انسان پى برد.

البته این چهره زیبا و سیماى نورانى آنگاه قابل مشاهده است که پرده از دیدگان آدمى برداشته شود و غبار تن, حجاب رخسار زیباى جان نگردد و خواهش هاى نفسانى, مانع رویت ارتباط میان نیازهاى جان آدمى با حقیقت و ماهیت روح پرور ماه رمضان نباشد و نگاه صحیح نسبت به این ماه و رابطه آن با جان انسانى و نیازهاى او بدست آید. در این صورت لحظه لحظه این ماه و همه آنچه که به همراه دارد, موجب خیر, برکت و مبارکى براى انسانى است که آن را درک کرده و در آستانش بستر افکنده است. چقدر شنیدنى است این گزارش محمد بن مسلم از امام باقر (ع): ((ان الله تعالى ملائکه موکلین بالصائمین یستغفرون لهم فى کل یوم من شهر رمضان الى آخره وینادون الصائمین کل لیله عند افطارهم: ابشروا عباد الله فقد جعتم قلیلا وستشبعون کثیرا بورکتم و بوره فیکم...))31 خداوند داراى ملائکه اى است که وظیفه آنان استغفار نمودن براى روزه داران در هر روز از ماه رمضان تا پایان این ماه است و در هر شب هنگام افطار به روزه داران بشارت مى دهند: اى بندگان خداوند اندکى گرسنگى را چشیدید و بزودى سیر مى گردید. شما و آنچه که در شماست مبارک گردید.

[اى خجسته درد و بیمارى و تب

اى مبارک درد و بیدارى شب رنج گنج آمد که رحمت ها دروست مغز تازه شد چو بخراشید پوست] آرى, اگر روح انسان را بشناسیم و نیازهاى حقیقى او را بدانیم و رابطه بنده با خدا و راز نیازمندى بشر به ارتباط با عالم ملکوت را به درستى بیابیم نه تنها ماه رمضان راموجب محرومیت و محدودیت نمى دانیم, بلکه آن را موجب توسعه و پیشرفت وجودى و صعود و تکامل انسانى خواهیم دانست.. در این صورت, براى تکامل و تعالى انسان و رسیدن به کوى حق, روزه و ماه رمضان (و امورى که موجب بالندگى و نشاط و قوت جان مى گردد) را لازم و ضرورى خواهیم شمرد; چنان که در این روایت نبوى آمده است:

((من عرف الله وعظمه, منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام وعنى نفسه بالصیام والقیام...))32 کسى که خدا را به درستى شناخته و به عظمت او پى برده باشد, دهان خود را از سخن و شکمش را از غذا بازداشته و رنج روزه و عبادت (نماز و شب زنده دارى) را بر خود هموار مى کند.

[چون که در معده شود پاکت پلید

قفل نه بر حلق و پنهان کن کلید

یعنى ویژگى معده این است که پاکى ها را به پلیدى تبدیل مى کند پس بر حلق خود قفلى بزن و کلیدش را پنهان کن و دائم مراقب شکم خود باش]. با این نگاه و معرفت, انسان مومن هرگز به از دست دادن ماه رمضان راضى نمى شود و در صورت از دست رفتن آن سخت نگران و بسیار آزرده خاطر و ملول مى گردد. آن گونه که در زمزمه هاى عارفانه آن روح آگاه و شیدا در واپسین ساعات ماه مبارک مى خوانیم:

((فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا وغمنا و اوحشنا انصرافه عنا...))33 ما با این ماه خدا حافظى مى کنیم, خدا حافظى کسى که جدایى اش براى ما سخت است و این جدایى ما را اندوهگین مى کند و با رفتنش تنها مى شویم.


[ جمعه 86/6/23 ] [ 2:11 عصر ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه ی طیبه را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه اش در زمین ثابت و شاخه اش در آسمان است؟ درختی که هر زمان به اذن پروردگارش به بار می نشیند. خداوند این چنین برای مردم مثل می زند تا پند گیرند.

 


[ سه شنبه 86/6/13 ] [ 7:21 صبح ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

 


[ سه شنبه 86/6/6 ] [ 8:24 صبح ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

ماهیچ نیستیم جز سایه ای از خویش

آیین آینه خود را ندیدن است

 


[ شنبه 86/6/3 ] [ 9:0 صبح ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

نه زندگی ات را به خاطر آخرت از دست بده

و نه آخرتت را برای بهره مندی از زندگی فراموش کن.

نه به راست منحرف شو و نه به چپ

بلکه با حفظ تعادل صرات مستقیم را در پیش بگیر.

کسی که قدم در این مسیر بگذارد

بی گمان هرگز گمراه نخواهد شد.


[ جمعه 86/5/26 ] [ 9:54 عصر ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به دریا بنگرم دریا تو بیتم

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت

نشان از روی زیبای تو بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آن چه را جانان پسندد


[ جمعه 86/5/19 ] [ 6:56 عصر ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]

عارفان می گویند:


« بیرون از وجود تو جایی برای رفتن و چیزی برای جستن وجود ندارد.»



 


می گویند:«تو نمی دانی از کجا آمده ای، فراموش کرده ای که اهل کدام سرزمینی، اما به خوبی می دانی که برای ماندن به دنیا نیامده ای!» جسم تو به کشتی ای می ماند که در اقیانوس زندگی رو به ساحل های ناشناخته شناور است. میلی برای رفتن به جایی که نمی دانی کجاست و رسیدن به چیزی که نمی دانی چیست، ذهن تو را به خود مشغول داشته.


وهمین تمناست که تو را به تکاپو وا می دارد تا کاری انجام دهی. این تمنا و میل ، نقطه مرز زندگی توست! جایی است که انسان عادی را از نوابغ جدا می کند! از این نقطه به بعد زندگی و دستاورد های آینده تو بستگی به این دارد که سکان کشتی ات در دست چه کسی باشد و نا خدای تو در این دریای پر تلاطم، روح باشد یا ذهن و نفس! آگاه باش که نفس و ذهنت زمام این حرکت را در دست نگیرند. این دو فاقد آن عنصری هستند که بتوانند کاری را صورت بدهند. چرا که در میانه ی راه متولد شده اند، نه مبدا را می شناسند نه مقصد را! اما روح تو با مقصد آشناست! چرا که از همان جا آمده.


هنوز هم خواب آنجا را می بیند و می تواند الهامات بی شماری را نصیب تو کند. این الهامات تنها در بعد عرفانی مطرح نیستند بلکه در موفقیت های مادی هم موُثرند! از روی تصادف نیست که بزرگترین ابداعات و اختراعات بشر توسط الهام صورت گرفته و در وضعیتی همانند خواب یا خواب و بیداری بروز کرده اند. یعنی زمانی که تلاش های ذهنی به پایین ترین حد خود رسیده اند. همین امری به خودی خود نشان می دهد که نابغه ای بزرگ در درون تو به انتظار نشسته! نابغه ای که می تواند همانند واسطه ای تو را به دنیای مادی یا معنوی تازه ای متصل سازد.تو برای رسیدن به این نابغه و برای رسیدن به هر چیز ارزشمندی از موفقیت های بزرگ تجاری گرفته تا تحصیلات علمی و مدارج معنوی نیاز به رها شدن بیشتر و بیشتری داری،نیاز به آزاد شدن از قید و بندهای ذهنی نیاز به سبکتر بودن ، به خالی شده و به آرامش.باید فرصت بیشتری به روحت بدهی! بی دلیل نیست اگر تمامی تلاش هایت تا کنون بی ثمر مانده اند! نبوغ ذاتی ات بروز نکرده و هیچ آواز دلنشین موفقیتی از زندگی و تلاش هایت حتی به گوش خودت هم نرسیده! چه رسد به گوش همسایه، چه رسد به گوش جهانیان. دل بستن، امید وار بودن و حرکت به سمت رویاهایی که ریشه در ذهن و نفس دارند یعنی له له زدن برای نا امیدی! یعنی دویدن و دست خالی برگشتن! تا به کی می خواهی به این دویدن ه ایت ادامه بدهی! البته تو نیازمند امیدی، نیازمند سعی کردن،تلاش و دویدن، اما دویدنی از نوعی دیگر! همچون دویدن غوره ای تا رسیدن به انگور!! بی آن که مسیر خارج از وجود خودش را طی کرده باشد. بی آن که جایی را در آن دور دست ها ،آن سوی کوه های بلند، یا آسمان ها در نظر گرفته باشد. تمامی کاینات دست به دست هم داده اند تا تو را هم به چنین مسیری هدایت کنند. ابرو بادو مه خورشید و فلک ، کاری جز به هدف رسانیدن تو ندارند.هستی می خواهد آهنگ رویش را در گوش تو زمزمه کند! می خواهد تو را به رویا هایت برساند همان گونه که در گوش هر دانه ای زمزمه کرده و آن را به رویا هایش می رساند اما غوغایی که ذهن و نفس در درون تو بر پا کرده اند مانع از شنیده شدن این زمزمه هاست. گره ها ، بند ها و پرده هایی که نفس درون تو ایجاد کرده ،تو را از هم نشینی با لب های خداوند دور ساخته! «نی » تنها در صورت خالی بودن است که می تواند « دمی » را به آوازی سحر آمیز بدل سازد.تو نیز باید خالی شوی،درست همانند « نی » ! این اولین، بزرگترین و آخرین درسی است که مولانا به ما می آموزد. دانشی عظیم، بی آن که کلامی یا فلسفه ای را مطرح کرده باشد. تنها با دو کلمه و نیم.


« بشنو از نی »!


اگر اهل مراقبه ای با همین دو کلمه زیباترین و بزرگترین مراقبه را به تو می آموزد!


می گوید:


در سکوت بنشین و فارغ از غوغای ذهنی و بی توجه به آن ها هم چون « نی» خالی ، با جسم خود در آرامش باش ! تا خداوند نغمه هایش را در تو و از طریق تو جاری کند. اگر شفته ی نیایشی با همین دو کلمه نیایش حقیقی را هم به تو می آموزد. نیایش راستین سکوتی ست که در آن به خداوند گوش بسپاریم. اگر اهل عمل ، تلاش و حرکت هستی ،عمل درست را به تو می آموزد. می گوید:


از طریق بی عملی عمل کن یعنی فقط کافی است به خواسته های ذهن و نفس عمل نکنی و دنباله روی این دو نگردی! اگر خواهان آن هستی که تلاش هایت به نا امیدی نینجامد دست از دویویدن بردار ، با خودت صادق باش. حقیقت جایی در درون توست، دروازه ها یپیروزی را از درون به روی خودت باز کن. هر اندازه که تند تر و بیشتر بدوی از حقیقت دورتر خواهی شد. رویاهای ذهنی مانع و سد راه تو هستند ذهن نمی تواند رویایی داشته باشد. از جایی نیامده که خواب آنجا را ببیند.ساخته ی خود توست، رویاهایش هم همین طور، دست از تعقیبشان بردار به سمت الهامات برو، به سمت درون حرکت کن. همچون حرکت غوره ای به سمت انگور! رویاهایی نه در بیراهه های ذهن ، که در درون به انتظار تو هستند. انا تو در بیرون به جستجوی شان هستی ! برای رسیدن به آنها حتی نیازی برداشتن یک گام هم نیست. بزرگترین و سخت ترین کاری است که در تمتم عمر میتوانی انجام دهی. بی عملی ، یعنی عمل نکردن به خواسته های ذهن و نفس فریبکارت، یعنی جهاد اکبر! تو دایما با ذهنت درگیری، گفت و گوی بی پایان و بی وقفه ای میان تو و ذهن جریان دارد. حتی یک لحظه هم آرام نیستی هنگامی که هدایت زندگی ات را از دست نفس خارج ساختی. لحظه ای که دیگر بار همچون کودکی به بی ذهنی و بی نفسی رسیدی. آن وقت خلاق تر و خلاق تر خواهی شد. گره ها و بندها ی درونت یک به یک گشوده شده و تو خالی می شوی، خالی و میان تهی مانند « نی »


اما تو خالی نمی مانی!در واقع با رفتن ذهن و نفس ، عشق جای آنها را پر می کند. و جایی هم که عشق باشد، همه چیز در آن جاست. خدا هم در آنجا خواهد بود. خدایی که خزاین آسمان ها و زمین در دست اوست و تو می توان  به این کلید خزاین دست یابی


یک دسته کلید است به زیر بغل عشق


                         کز بهر گشاییدن ابواب رسیده    


 


 


Hosted by Tinypic.com


 


Hosted by Tinypic.com



[ پنج شنبه 86/5/18 ] [ 10:0 عصر ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]


[ جمعه 86/5/12 ] [ 10:44 عصر ] [ نا نویسنده ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینکدونی
امکانات وب


بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 65
کل بازدیدها: 338821